شعر در مورد حاجی
شعر در مورد حاجی ،شعر در مورد حاجیان،شعر در مورد حاجی ها،شعر در مورد حاجی فیروز،شعر در مورد حاجیان منا،شعر در مورد حاجیان حادثه منا،شعری در مورد حاجی،شعر طنز در مورد حاجی،شعر درباره حاجی،شعر درباره حاجیان،شعر درباره حاجیان منا،شعر ترکی در مورد حاجی ها،شعر درباره حاجی ها،شعر درباره حاجی از مولانا،شعری در مورد حاجی از حافظ ،شعری در باره حاجی،شعر در وصف حاجی،شعر در مورد حاجی از سعدی،شعر طنز درباره حاجی،شعر حاجی،شعر درباره بازگشت حاجیان
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد حاجی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت هم کلید معنویست
گفت از این معیار اندر شهر ما
یک مسلمان هست آنهم ارمنی است
شعر در مورد حاجی
دیدگان باور ندارند این همه لطف و صفا
عـشـق بـازی با خدای عاشـق مهر و وفا
خـانه کـعـبه کجا و مـن کجا آنجا کجا
به به از الطاف یزدان در حق صاحب جفا
شعر در مورد حاجیان
ای عاشق مشتاق که خواهان لقایی
در راه طلب گم شدهای بیسر و پایی
میعاد گه دل بر جانانه همین جاست
یک لحظه به خود آ و نظر کن که کجایی
با عجز بر این خاک گران مایه بنه سر
گر آمدهای بر در سلطان به گدایی
دست طلب انداز به دامان وصالش
شاید برسی از ره لطفش به نوایی
تو بندگیآموز که آن شاهد یکتا
داند روش بنده نوازی و خدایی
او خوانده تو را بر سر خوان کرم خویش
شرمنده چرایی تو ز بیبرگ و نوایی؟
بیپرده کند جلوه گری از در و دیوار
تو ناله و فریاد بر آری ز جدایی
معشوق بود بر سر پیمان محبت
زشت است اگر بر سر میعاد نیایی
شعر در مورد حاجی ها
ای مردم حج رفته، کجایید؟ کجایید؟
سرگشته در این راه چرایید؟ چرایید؟
در تیه از این بیش ممانید! ممانید!
معشوقه همینجاست، بیایید! بیایید!
شعر در مورد حاجی فیروز
حاجیان جمع اند دور هم همه
پس کجا رفته حسـین فاطمه
حاجـیان رفتند یکـسر درمنا
پس چرا اورفته سوی کربـلا
او بجای موی سر ،سـر میدهد
قاسـم و عـباس و اکبر میدهد
سعی حـج او صفا باخنجر است
مروه اش قبر علـی اصغر است
شعر در مورد حاجیان منا
بگو به حاجی ما حَجَّت ارصواب و رواست
ولیکن از بر شیخت سفر به کعبه خطاست
شعر در مورد حاجیان حادثه منا
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای کریم
شعری در مورد حاجی
حاجی! قبولِ حق! جزاک الله خیرا!
خیلی گره از کار این مردم گشودی
شعر طنز در مورد حاجی
یازده سال ِ منتظر مانده
زائر خانه ی خدا بشود
یازده سالِ گریه میکرده
راهیِ مروه و صفا بشود
شعر درباره حاجی
شعر درباره حاجیان
هرچند که داری لطف و احسان حاجی
اینقدر خودت به من نچسبان حاجی
شعر درباره حاجیان منا
دل خوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
شعر ترکی در مورد حاجی ها
تـا کـه پـوشـیدم لـباس و کسوت اهـل وفـا
ناگـهان گشتـم خجل چون کرده بودم بس جفا
غـبطه خـوردم مـن به حال آن لباس ساده چون
بس که با خود داشت رنگ سادگی صدق و صفا
شعر درباره حاجی ها
حجّاج سوی کعبه زِ هر جا که رو کنند
باید رضای حق همه جا جست و جو کنند
شعر درباره حاجی از مولانا
ای به مکه رفته و برگشته باز
تو شدی محمود و ما ماندیم ایاز
ای که راجی رفته و حاجی آمدی
گو که ناجی هم شدی از کبر و ناز
شعری در مورد حاجی از حافظ
یا عــلی رفـتم بقـیع اما چه سود
هر چه گشـتم فاطـمه آن جا نـبود
یا عـلی قـبر پرسـتویـت کجـاسـت
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست
هرچـه باشـد من نمـک پـرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است
فاطـمه حـلال صـدها مشـکل اسـت
شعری در باره حاجی
خدایی که او مکّه و شام کرد
تو را حاجی از بهر آن نام کرد
شعر در وصف حاجی
در مدینه بقیع یادم باش
هر کسی داشت خرده حاجاتی
خواهر کوچکم صدایش زد
یک لباس عروس و سوغاتی
شعر در مورد حاجی از سعدی
حاجیان آمدند حج رفته
حج که نه بلکه راه کج رفته
شعر طنز درباره حاجی
با ویروس آنفولانزای خوکی خود
هرلحظه تن مرا نلرزان حاجی
شعر حاجی
حج به خدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر و ریش نیست
هرکه علی گفت که درویش نیست
شعر درباره بازگشت حاجیان
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای کریم
آمده سوی مکه از عرفات
زده لبیک عمره از تنعیم
یافته حج و، عمره کرده تمام
بازگشته به سوی خانه، سلیم
شعر در مورد حاجی
چو تو پویه با نفس ابله زنی
نه حاجی که اعرابی رهزنی
شعر در مورد حاجیان
گفت باید کچل شوم پسرم
بعد ازین ها به من بگو حاجی
شعر در مورد حاجی ها
گفتم به کجا رفتی ای حاجی بازاری
گفتا که به حج رفتم از بابت دینداری
شعر در مورد حاجی فیروز
حاجیان مانده اند از ره حج
داروی اشتران گرگین کن
شعر در مورد حاجیان منا
شنیدم حاجی ای احرام بسته
چو در ریگ بیابان گشته خسته
شعر در مورد حاجیان حادثه منا
راستی گوییا اجل نگُذاشت
سر خود را کچل کنی بزنی
گفته بودی بگویمت حاجی
حاج بابای مهربان منی
شعری در مورد حاجی
چون می روی ای حاجی از بهر طواف و حج
باید که ز دوش تو از دین بود عاری
شعر طنز در مورد حاجی
دران موسم که کوچ حاجیان بود
جرس نالنده و محمل روان بود
شعر درباره حاجی
برآمد بانگ حجّاج از چپ و راست
غرکوس رحیل از شهر برخاست
شعر درباره حاجیان
اگرمی خواهی
حاجی شوی
طواف کن
خدا را
درخانه های خدا
شعر درباره حاجیان منا
گر از عشق تو رسوای دو عالم گشته “حاجی”
بسی خوشتر که چون یارای پنهانم دگر نیست
شعر ترکی در مورد حاجی ها
یکی را نام نامی حاجی آباد
که از حاجی بماند یادگاری
شعر درباره حاجی ها
گر رنج برد حاجی صد گنج برد حاجی
سهلست اگر در ره یغمای عرب بیند
شعر درباره حاجی از مولانا
حاجی عاقل طواف چند کند هفت هفت
حاجی دیوانه ام من نشمارم طواف
شعری در مورد حاجی از حافظ
موقوف اشارت تو ماندم
چون حاجی میهمان کعبه
شعری در باره حاجی
گرچه حاجی مناسک آموزست
به عمل علم او ره افروزست
شعر در وصف حاجی
حاجی آقاسی آن جهان جلال
که جهانش به چشم مختصرست
شعر در مورد حاجی از سعدی
جناب حاجی آقاسی که اوراست
در امر آفرینش پیشکاری
شعر طنز درباره حاجی
از حاجی بیابان پرسید ذوق زمزم
چه آگهی زکعبه پرنده حرم را
شعر حاجی
اشتر حاجی نمی داند که چیست؟
بار بر پشتست و راهی می کند
شعر درباره بازگشت حاجیان
در کعبه گر ز دوست نبودی نشانه ای
حاجی چه التفات نمودی به خانه ای؟
شعر در مورد حاجی
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
شعر در مورد حاجیان
نکته دانی بذله گو چون حافظ شیرین سخن
بخشش آموزی جهان افروز چون حاجی قوام
شعر در مورد حاجی ها
دگر کریم چو حاجی قوام دریادل
که نام نیک ببرد از جهان به بخشش و داد
شعر در مورد حاجی فیروز
حاجی از کعبه کجا روی بتابد خواجو
گر همه بادیه بر خار مغیلان گذرد
شعر در مورد حاجیان منا
حاجی اگر روی تو بیند مقیم
در حرم کعبه نسازد مقام
شعر در مورد حاجیان حادثه منا
حاجی بعزم کعبه که احرام بسته ئی
در دیده ساز جای مغیلان چنانکه من
شعری در مورد حاجی
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد
خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد
شعر طنز در مورد حاجی
از من بگوی حاجی مردم گزای را
کو پوستین خلق بآزار میدرد
شعر درباره حاجی
حاجی تو نیستی شترست از برای آنک
بیچاره خار میخورد و بار میبرد
شعر درباره حاجیان
حاجی به طواف حرم کعبه، ملازم
ما طوف کنان بارگاه کعبه بنا را
شعر درباره حاجیان منا
حاجی دگر نبرد، قطعا ره بیابان
مسکین اگر تواند، یکره ز خود بریدن
شعر ترکی در مورد حاجی ها
شنودم که می گفت بشوده به شیخ
که احوال حاجی است در اضطراب
شعر درباره حاجی ها
عمارات حاجی و پالانهاش
همی برد و می کرد یک سر خراب
شعر درباره حاجی از مولانا
حاجی به شعاع او به شب در
تا مکه ببیند از مدینه
شعری در مورد حاجی از حافظ
مانند دل سخت سیاه تو از آنست
هم بوسه و هم گریه حاجی به حجر بر
شعری در باره حاجی
بادیه نارفته و نادیده روی کافران
خویشتن را نام گه حاجی و گه غازی مکن
شعر در وصف حاجی
از علی وزثری بگذر اگر مرد رهی
کم حاجی چه زنی چون متوجه بمنیست
شعر در مورد حاجی از سعدی
چو زاد حاجی اندر میان ره برسید
در ابتدای رهت انتهای اندیشه
شعر طنز درباره حاجی
اگرچه گه سعی در کار علم
چو حاجی رمل میکنی در مطاف
شعر حاجی
چون ازدحام حاجی تشنه بود برآب
بر آفتاب چشمه رویت زحام چشم
شعر درباره بازگشت حاجیان
گر بسنگم بزنند از سر کویت نروم
بنده زین کعبه چو حاجی زحجر نشکیبد
شعر در مورد حاجی
نعمت الله رسید مست خراب
این چنین حاجی از حجاز آمد
شعر در مورد حاجیان
در دیر و حرم زخمه سنتور عبادت
حاجی به حجازت زد و راهب به رهابت
شعر در مورد حاجی ها
حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست
وز سعی و طواف، هرچه کردست نکوست
شعر در مورد حاجی فیروز
نشود تا قدمش ز آبله سر تا پا چشم
حاجی از خار مغیلان چه تواند دریافت؟
شعر در مورد حاجیان منا
چون عاملی که دل ز در خانه جمع کرد
حاجی ستم به خلق خدا بیشتر کند
شعر در مورد حاجیان حادثه منا
این آن غزل حاجی صوفی است که فرمود
آن روی نداری که ز تو چشم بپوشم
شعری در مورد حاجی
بپرسید از برادر مرد حاجی
که چون درمانده و بر احتیاجی